جهانی جستجو برای آموزش و پرورش: کارگردان مالیبو تائتز در مورد بازگشت به فرستنده و نکات مهم او برای فیلمسازان Wannabe

در این ماه مخاطبان می توانند آثار مالیبو تائتز را نمایش دهند بازگشت به فرستنده (سرپرستی NFFTY) در کانال YouTube کلاس درس Planet. زن جوانی اولین روز خود را در یک اداره پست بزرگ در آسمان آغاز می کند و یک بسته قرمز کوچک دریافت می کند که روی آن "معنی زندگی" نوشته شده است., که او ناخواسته زودتر از موعد به زمین ارسال می کند. جعبه به دست مرد جوانی روی زمین ختم می شود, ماشین ظرفشویی سطل زباله را بیرون می آورد مویرا باید بین کمک به شخصی که بسته را دریافت کرده و کمک به جهان برای برقراری نظم ، یکی را انتخاب کند. آنچه در پی می آید خنده دار است, عرفانی, و داستان کاتارتیک که برای بینندگان در هر سنی سرگرم کننده است.

جهانی جستجو برای آموزش و پرورش خوشحال می شود از کارگردان مالیبو تائتز استقبال کند.

مالیبو, فیلم شما واقعاً خوب ساخته شده بود! مجموعه ها, دوربین عکاسی, و بازیگری همه بسیار عالی بودند. بیشتر از همه, موضوع واقعا منحصر به فرد بود. چه چیزی باعث شد که بخواهید فیلمی حول محور معنای زندگی داشته باشید, از همه چیز?

خیلی ممنونم! واقعا خوشحالم که از دیدنش لذت بردید. ما واقعاً تیم خوبی برای ترکیب داشتیم بازگشت به فرستنده. آنها می, من واقعاً به کارهایی که همه انجام دادند و نحوه ترکیب آنها افتخار می کنم. از نظر معنای زندگی در فیلم, من حدس می زنم می خواستم چیزی بسازم که با این مفاهیم بزرگتر متافیزیکی سروکار داشته باشد و فیلمی با معنای عمیق تر برای آن داشته باشم و در عین حال افسرده کننده نباشم.. چون من ندارم…خوب شاید کمی بعد در مورد معنای فیلم برایم صحبت کنم, اما به یاد دارم که سعی کردم ایده ای برای یک داستان ارائه کنم و تعجب کردم, "باشه, ایدهها از کجا نشات میگیرند?",  و آیا آنها در واقع می توانند به کسی تعلق داشته باشند مانند افراد خوب که دارای ایده هستند یا اگر در اتاق کاسه نامه ای وجود داشته باشد که همه ایده های عالی در آن ذخیره شده بود و قرار بود برای افراد مختلف ارسال شود. این فقط سعی می کرد تعجب کند که یک ایده از کجا می تواند بیاید و این نوعی از کجاست بازگشت به فرستنده شروع کرد.

دید فیلم شما بسیار واضح بود, و به محض افشای فرضیه احساس کردم در داستان غرق شده ام. در بحث فیلمسازی تأثیرات اصلی شما چه بود/هستند, and how do you see them inspiring your work?

So for بازگشت به فرستنده, Josh and I brought in all kinds of things that we love from all different areas of the spectrum. Joshua Vanderlinden is the co-writer and the producer of the film, and we discovered that we really had this love for world building. So then the world we created for Return to Sender was so huge that we had to be very selective in particular about what we showed on screen and we just hinted at. بنابراین من واقعاً از شیوه عجیب و غیر معمول فیلمسازی این دو فیلمساز در دهه 1930 الهام گرفتم., فرانک کاپرا و پرستون استورج, و ما هر دو از چیزهایی مانند تری گیلیام الهام گرفتیم راهزنان زمان و برادران کوئن پروکسی هادساکر. اما در آن سوی طیف, ما شدیداً از اساطیر یونان و چیزهایی مانند پرومته دزدیدن آتش از خدایان و فرود آوردن آن به زمین یا مانند جعبه پاندورا الهام گرفته ایم., and also some really unique and imaginative short stories by JRR Tolkien. So we wanted to create something that could blend these grand mythological ideas with this quirky old school style of filmmaking and that was really fun to explore. And afterwards things like The Good Place came out, which I was so excited about because they did exactly that and handled it so well.

As I noted before, your decision to make your story revolve around the meaning of life is fascinating. آیا تصمیم برای ساختن "معنای زندگی" در فیلم یک لیموترش بیانگر احساسات واقعی شما در مورد معنای زندگی بود? اگر نه, آیا معتقدید که تلاش برای یافتن معنای زندگی یک کار مهم است, همانطور که فیلم شما نشان می دهد?

آنها می, لیمو در واقع یک تصادف بود. در ابتدا ما نت موسیقی در جعبه داشتیم و سپس هیچ چیزی در جعبه نداشتیم و سپس این یک شب بود که من و جاش در حال تایپ کردن بودیم, یا او تایپ می کرد و من فقط صحبت می کردم, and somehow some words got garbled and there ended up being a lemon in the box suddenly and it was about 2 a.m. so we found this so funny that the idea that they put a placeholder in the box and when you open it there’s just this lemon inside. And then the next morning, it was still funny so we kept that! But I think to me at the heart of بازگشت به فرستنده is this picture of one person helping another person. بنابراین من این گونه ایده گرفتم که شما می توانید همه فیلسوفان و اندیشمندان و دانشمندان بزرگ جهان را بردارید و آنها را در این اتاق کنار هم بگذارید و آنها را برای هزار سال صحبت کنید و آنها هنوز واقعاً قادر به پاسخگویی نیستند. سوال "معنی زندگی چیست؟?", یا می توانید به ما بگویید که یک نفر به شخص دیگری کمک می کند و اگرچه این ممکن است دقیقاً به معنای واقعی زندگی پاسخ ندهد ، من فکر می کنم شما را بسیار به آن نزدیک می کند. و این به نوعی محور اصلی آن است بازگشت به فرستنده. این تقابل پرسنل سازماندهی را دارید, کسانی که قرار است برنامه ریزی و بحث کنند و به همه چیز در جهان معنا بدهند, و سپس این فروشگاه کوچک در رادار Moira منشی کار می کند و به بردلی در ماشین ظرفشویی کمک می کند که به اشتباه این لیمو را ارسال می کند.

بزرگترین چالش ها در حین ساخت چه بود بازگشت به فرستنده? آیا جنبه های نوشتاری یا تولیدی در این زمینه وجود دارد?

The biggest challenge for us is probably similar to what it is for many Indie filmmakers which is just money. So for بازگشت به فرستنده we had to create this huge almost infinite world. We knew from the start that we wanted to rely on old school techniques like matte paintings and small models, but from there the name of the game is what you show and what you let the viewer’s imagination fill in. So we put a lot of thought into that. There’s so many stories of how we just seemingly accidentally ended up with the locations, like a retired 1950s Canada Post building and the smoke-filled department of forgetfulness. در پایان, our production designer, Anna Listopad, did a fantastic job in making grand things out of what we gave her, and our cinematographer, Martin Dudzik, did this fantastic job of shooting and framing it, and I learned a lot about filmmaking from him. I think everybody came together in a really special way to make this story work, so we could overcome the challenge that is always present, at least so far in my however longnot very long career yet, of money is that challenge. But when you have passionate people that’sand creative people who can come up with solutions that’s how you get around that.

Do you have any tips or knowledge to pass onto young, aspiring filmmakers? What are some resources you would recommend to anyone trying to get into the field?

I would say several things. One is to find the people who really love to do the same things that you love to do. Like collaboration among passionate people in common creative goal is one of those wonderful things in the world and everybody really cares. You can do an awful lot with a shoestring budget. Another thing I’d say is don’t be afraid to knock on doors with big important people behind them because you never know what might open. Like to get the mailroom scenes, I just walked into the huge postal building, told the person at the desk what we wanted to do, and asked who I could talk to about it. I was pretty sure we’d get a no but there was nothing to lose and we got so many no’s during بازگشت به فرستنده but we made the film with the yeses that we got. And the postal building turned out to be a yes, and it was one of the best yeses we got in the movie. سرانجام, I’d say that even if a film doesn’t come together right now, save it. Don’t get rid of it or say that you’ll never make it. مثل اینکه آن را در کشوی خود نگه دارید و وقتی زمان آماده شد دوباره آن را بیرون بیاورید. بازگشت به فرستنده در ابتدا توسط یک مسابقه فیلم در ونکوور برگزار شد و رد شد, اما نگهش داشتم! و بعداً توانستیم آن را با یک فیلمنامه بهتر و با یک تیم کامل بسازیم. بنابراین به ایده های خود پایبند باشید و آنهایی را که می توانید در حال حاضر بسازید بسازید, و موارد دیگری را که نمی توانید در حال حاضر برای بعداً ذخیره کنید ذخیره کنید.

C.M. روبین و مالیبو تائتز

ماليبو تائتز را از دست ندهيد بازگشت به فرستنده (سرپرستی NFFTY) در کانال YouTube کلاس درس Planet.

نویسنده: C. M. روبین

به اشتراک گذاشتن این پست در